- قرار نامه
- پیمان نامه عهد نامه، شرط نامه
معنی قرار نامه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خستو نامه
عهدنامه، در علم حقوق قرارداد
شرط نامه، عهد نامه
نامه ای که خلیفگان و شاهان برای تعیین راتبه به کسی میدادند ابغ و فرمان اعطای وظیفه و مستمری
شجره نامه
ورقه ای که در آن اعترافات شخصی را نویسنده و بامضای او رسانند اعتراف نامه
سیاهه ای که موسسات در پایان سال نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن درج کنند بیلان. صورتی که خلاصه دارائی و بدهی در آن نوشته شده باشد
نامه ای که با نوشتن یا امضای آن کسی به کاری که کرده اقرار کند
فتال نامه نامه ای که در آن شرح جدایی از دوست بود
نهاده اویستاده نشاند ه معین کرده، ثابت گشته مقرر شده، عهد بسته پیمان بسته
نوشته ای که مسافران را دهند تا گذربانان و راهداران مانع آنان نگردند جواز گذارنامه: همه دیانت و دین ورز و نیک نامی کن که سوی خلد برین با شدت گذرنامه. (شهید بلخی رودکی) توضیح فرهنگستان این کلمه را بمعنی نوشته ای که دولت بمسافران ممالک خارجه دهد و آن بمنزله جواز عبور است برگزیده. گذرنامه بر چند قسم است: الف - گذرنامه سیاسی که مخصوص ماموران دولت است. ب - گذرنامه زیارتی که مخصوص مسافرانی است که بزیارت بعراق یا مکه و مدینه روند. ج - گذرنامه دانشجویی که مخصوص شاگردان و دانشجویانی است که برای تحصیل بکشور های خارجی مسافرت کنند. د - گذرنامه معمولی یا عادی که باشخاص مختلف که برای مقاصد مختلف بخارجه سفر کنند دهند. ه - گذرنامه خدمت که بکارمندان دولت که برای مطالعه و اجرای ماموریتی بکشور های خارجه سفر کنند دهند. این نوع گذرنامه مجانی و اعتبار آن برای مدت خدمت است و پس از مراجعت در مرز یا فرودگاه تهران از آنان گرفته شود
نامه محرمانه
نوشته رضائیتی که شخص مدیون و یا مظلوم میدهد و در آن ابرای ذمه خود را از دین و یا ظلمی که درباره وی شده است میرساند
سفرنامه، نقشۀ راه، دفترچۀ راهنمایی
خستگاه آرام جای، زهدان مسکن منزل ماوا، جایی که در آن استراحت کنند آرامگاه مقابل مستقر. یا قرارگاه نطفه. رحم زهدان، مجموع سازمانها و اعضایی که تحت نظر فرمانده یک واحد کار کنند و آن شامل ارکان ستاد مخابرات اردنانس دژبان و غیره است